چگونه سلامت روحی و روانی سالمندان را تضمین کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۸۱۸۴
بعد از خوردن تکهای از نان صبحانه و قرصهای رنگارنگی که پرستار روی میز گذاشته بود، دستش را به دیوار تکیه داد و آرام آرام خودش را به پنجرهای رساند که صندلی چوبی بلوطی رنگ در کنارش جا خوش کرده بود. کار هر روزش بود. نشستن روی این صندلی قدیمی و تماشای تکراری مردمی که در هیاهوی شهر، روزها را سپری میکردند، اما این تماشای نه چندان دلنشین، در روزهای آخر هفته برایش کمی متفاوت بود، چون احتمال داشت که هر آن یکی از بچهها کلید را در قفل درب بچرخاند و وارد خانه شود!
چشم انتظاری، دلتنگی، تنهایی، انزوا و افسردگی؛ اینها حسهای آشنایی در دوران کهنسالی هستند و اکثر سالمندان به کرات آن را تجربه میکنند، اما آیا واقعا سهم انسانها از دوران کهنسالی این است؟ آیا نمیتوان ورق را برگرداند و تصویر متفاوتی از کهنسالی ترسیم کرد؟ قطعا راهکارهای بسیاری برای تغییر این تصویر خاکستری وجود دارد که میخواهیم همراه با خانم طاووسی کارشناس روانشناسی، برخی از آنها را با هم مرور کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دریافت احترام؛ اصلیترین نیاز روحی سالمندان
دریافت احترام شاید مهمتری نیاز روانی یک انسان کهنسال باشد. حسی که به راحتی میتوان آن را به سالمندان انتقال داد و تا حد زیادی سلامت روح و روان شان را تضمین کرد. «سمیرا طاووسی» در این باره توضیح میدهد: «فرد کهنسال نیاز دارد که به عنوان یک فرد محترم در خانواده شناخته شده و این را کاملا لمس کند. به هرحال او عمری را با سختیهایی گذرانده و سردی و گرمی زندگی را بیشتر از ما چشیده، بنابراین از ثمرههای زندگیش انتظار احترام دارد. چه بساکه فرد فرد ما در سنین بالاتر، این حس و نیاز به دریافت احترام از کم سن ترها را تجربه خواهیم کرد.» به خاطر داشته باشید که احترام به سالمندان در قالبهای مختلفی میگنجد. از یک احترام کلامی در رأس این هرم گرفته تا احترام به نظرات و تجربیات او و حتی احترامی که از توجه به نیازهای مختلفش حاصل میشود. مثلا توجه به سلامت جسمی او، هم صحبتی با سالمند، سرزدن به او و ... همه میتوانند ابعادهایی از احترام باشند.
حس کامیابی را به آنها انتقال دهید
یکی از مسائل در سلامت روحی سالمندان این است که حس کنند، عمرشان مثمرثمر بوده و توانسته اند زندگی اثربخشی را پشت سر بگذارند. طاووسی با بهره گیری از نظریات اریکسون روانشناس بنام آلمانی در توضیح این مساله مهم میگوید: «مهمترین چالش کهنسالی، خرد است؛ یعنی فرد کهنسال آدمی است که مراحل مختلف را گذارانده و اگر الان به مراحل قبل نگاه کند و نتایجش را کامل و مطلوب ببیند، آنوقت احساس ارامش کرده و به سلامت روان میرسد، ولی اگر از کلیت زندگی اش راضی نباشد، احساس انزوا، خواری و بی ثمرگی به او دست میدهد که البته در هردوحالت، خانواده نقش بسیار مهمی در القای این حسها به سالمندان دارند. اگر سالمندان مورد احترام قرار گیرند و حس مفیدبودن را از جانب فرزندانشان دریافت کنند، از سلامت روحی بیشتری برخوردار خواهند شد.» واقعا گاهی لازم است که فرزندان خیلی چیزها را به زبان بیاورند و به خاطر بسیاری از داشته هایشان از والدین خود تقدیر کنند و به آنها بگویند که چقدر در زندگی فرزندان خود اثرگذار بوده اند. همین بیان کلامی ساده به شدت میتواند حس کامیابی از زندگی گذشته را به سالمندان منتقل کند.
پای حرفهایشان بنشینید و آنها را بشنوید
این کارشناس روانشناسی در ادامه به راهکاری مهمی درجهت انتقال حس مفید بودن به سالمندان اشاره کرده و میگوید: «شاید جالب باشد بدانید که یکی از بزرگترین نیازهای سالمند این است که میخواهد تجربیاتش را دراختیار دیگران قرار دهد و گوش شنوایی برای او وجود داشته باشد و این درحالی است که معمولا افراد جوانتر حوصله شنیدن این تجربیات طلایی و گرانقدر را ندارند و یا میگویند که دوره آنها با دوره ما فرق میکرده که خب این تصورات مستقیما روح و روان سالمند را نشانه میگیرد؛ بنابراین من توصیه میکنم که اگر فرد کهنسالی زیاد صحبت میکند، به این فکر کنیم که او کوهی از تجربه است و ضمنا اینده خود ماست و چندصباحی دیگر، این ما هستیم که فکر میکنیم دارای تجربیات ارزشمندی برای شنیدن هستیم و وظیفه آنتقال آن را داریم، پس شنونده خاطرات و تجربیات سالمندان باشیم تا هم درسهایی از آنها بگیریم و هم حال خوب و حس مفید بودن را به انها هدیه دهیم.»
رنج تنهایی را به آنها تحمیل نکنید
کاملا درست است همه ما مشغلههای بسیاری داریم و گاهی دلمان میخواهد آخرهفتهها را بیرون از خانه سپری کنیم که همه اینها فرصت بودن با پدر و مادرهای کهنسال را از ما میگیرد. قطعا تفریح و نشاط حق ماست، اما حواسمان باشد که از والدین پیرمان غافل نشویم. مثلا میتوانیم با دیگر اعضای خانواده برنامه ریزی کنیم و بودن در کنار این عزیزان بویژه در تعطیلات و اخر هفتهها را بین خودمان تقسیم کنیم تا انها منزوی و دلشکسته نشوند. طاووسی میگوید: «وقتی به سالمندان سر نمیزنیم و حتی گاهی با آنها تماس تلفنی هم نمیگیریم، آنها احساس میکنند درختی که تمام عمر برایش تلاش کرده اند بارور نشده و همین نیز سلامت روان و حتی جسم شان را به شدت به خطر میاندازند.» پس سالمندان را دریابید. تحمیل رنج تنهایی، حق آنها نیست!
سالمندان را از کنج خانه بیرون بیاورید
خیلی از خانوادهها با ترس از به خطرافتادن سلامت جسمی سالمندان شان از بیرون بردن آنها خودداری میکنند و معمولا دیدارها به خانه خود افراد کهنسال خلاصه میشود، اما واقعا افراد سالمند هم نیاز به نفس کشیدن دارند و حبس کردن آنها در خانه اصلا کار درستی نیست. گاهی اوقات آنها را به خانه خود ببرید و حتی امکان تفریح را برایشان مهیا کنید. مواقعی که برای سرزدن به سراغشان میروید، اگر توانش را دارند، دستشان را بگیرید و به نزدیکترین پارک محله ببرید. البته گاهی سالمندان به سبب شرایط جسمی شان رغبت چندانی برای بیرون رفتن از خانه ندارند که شما میتوانید این میل را در آنها افزایش دهید. مثلا هرچندوقت یکبار همه اعضای فامیل را دورهم جمع کنید و با هم به پیک نیک بروید یا مهمانیهای جمعی بگیرید. البته خیلی از سالمندان حوصله سروصدای زیاد را ندارند، پس در جمع هایتان حواستان به این موضوع هم باشد.
دوستان قدیمی، پیام آور نشاط هستند
گاهی در مراقبت از افراد سالمند آنقدر افراطی عمل میکنیم که این مراقبت تبدیل به محدودیت برای آنها میشود. مثلا برخی از سالمندان تمایل به دیدار با دوستان و یا افراد هم سن و سال خود دارند، اما با نگرانیهای وسواس گونه خود مانع از بیرون رفتن و حتی میزبانی انها از دوستانشان میشویم، درحالیکه آنها زنده اند و حق زندگی دارند. خوب است که گاهی پدر و مادرهای خود را به ارتباط با دوستان قدیمی شان ترغیب کنیم و حتی خودمان آنها را به خانه دوستانشان ببریم. هم صحبتی و درد و دل با دوستان قدیمی نه تنها حس و حال جوانی را در وجودشان زنده میکند، بلکه آنها میتوانند حرفهای مگوی خود را با دوستان هم سن و سال خود درمیان گذاشته و احساس سبک بالی کنند.
سالمندان را به محفلهای جمعی و تجربههای جدید سوق دهید
کارشناس روانشناسی نیز ارتباط سالمندان با محفلهای افراد مسن را به عنوان راهکاری موثر معرفی و توصیه میکند که فرزندان درجهت سلامت روانی سالمندان خود از آن کمک گیرند. «با توجه به میانگین سن جوامع، یک شخصی ۷۰ ساله خود را به مرگ نزدیکتر میبیند و شور و حال چندانی ندارد. از طرفی هم احتمالا با بیماریهایی مواجه است که مجموع این عوامل، آنها را به سمت افسردگی و حس از کارافتادگی سوق میدهد که قطعا نباید آنها را به حال خود رها کرد. امروزه در برخی پارکها و فرهنگسراها، دورهمیهای سالمندان همچون مولوی خوانی و مثنوی خوانی و یا اردوهای یک روزه مختص افراد مسن برگزار میشود که فوق العاده کمک کننده است و میتواند احساس مفید بودن و کسب تجربیات جدید را به سالمندان انتقال دهد؛ بنابراین میتوانیم سالمندان مان را با این جمعها آشنا کنیم تا خیلی خانه نشین نباشند و در انزوا و دوری از جامعه فرو نروند.»
گاهی فرزندان را به سالمندان بسپارید
وقتی حرف از دوران سالمندی میزنیم منظورمان صرفا مواجهه با افرادی بیمار و ناتوان نیست و بسیاری از سالمندان از سلامت کافی برای انجام خیلی کارها برخوردارند. مثلا میتوانند بنا به اقتضای شرایط و سن و سال نوه ها، از آنها مراقبت کنند. به گفته سمیرا طاووسی، «پدربزرگها و مادربزرگها مراقبهای بسیار خوب، دلسوز و باتجربهای برای نوهها هستند و میشود گاهی از توانایی آنها استفاده کرد. چه بساکه این کار به انها این حس را میدهند که هنوز هم میتوانند برای خانواده شان مفید و موثر باشند.»
بیشتربخوانید
راهکارهایی برای پیشگیری از تغییرات خلق و خو در پاییزمنبع:فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سالمندان روحی و روانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۸۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعلام رسمی نتایج «پیمایش ملی سلامت روان» در ابتدای تابستان
دکتر مصلحی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما با اشاره به بازتاب خبری گسترده افسردگی مردم ایران در رسانهها گفت: گزارشهای مختلفی مبنی بر اینکه میزان افسردگی مردم ایران ۹۹/۹ دهم درصد است یا در برخی خبرهای دیگر به ۳۰ درصد ۴۰ درصد اشاره میشود که اینها حتما تحلیل درستی نیست، اما بازتاب خبری گستردهای پیدا میکند بعد هم که ارگان منتشر کننده اصلاح میکند اصلاحش بازتابی پیدا نمیکند.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت گفت: در خصوص آسیبهای سلامت روانی اجتماعی در کل دنیا ما با فشارها و آسیب پذیریهای روزافزون جوامع مواجه هستیم و آنطور که سازمان جهانی بهداشت گزارش میدهد ۷/۱۴ دهم درصد مردم کشورهای توسعه یافته و با درآمد بالا مبتلا به اختلالات روان هستند و کشورهایی که با درآمد متوسط هستند ۵/۱۲ دهم درصد به اختلالات روان مبتلا هستند که کشور ما هم جز آنهاست و ما هم این اختلالات را داریم که مهمتریت هدف در این زمینه افزایش دسترسی به خدمات سلامت روان است که مهمترین هدف وزارت بهداشت است.
وی در واکنش به این مطلب که وقتی آمار رسمی از سوی مراجع ذی صلاح از میزان اختلالات روانی منتشر نمیشود، آمارهای غلط و بی پشتوانه جای خود را در اذهان عمومی باز میکند گفت: مهمترین استاندارد ما پیمایش ملی سلامت روان است که ده سالی یک بار بررسی میشود که پژوهش بسیار سنگین و پر هزینهای است که با نمونه گیری گستردهای در کشور در سال ۱۴۰۱ به نتیجه رسیده است و سال ۱۴۰۲ تحلیل دادههای آن انجام شده است و به زودی منتشر میشود.
وی در پاسخ به این سوال که نتایج پیمایش ملی سلامت روان چه زمانی منتشر میشود گفت: ما امیدوار هستیم که بتوانیم این پژوهش را اوایل تابستان به نتیجه قطعی برسانیم و، چون انتشار بین اللمللی خواهد داشت در کشور هم اعلام خواهیم کرد و با انتشار آن میتوانیم آمار دقیق افسردگی و دیگر اختلالات روانی را به طور رسمی اعلام کنیم.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت افزود: آنچه را اکنون به طور قطعی میتوان عنوان کرد این است که بار بیماری افسردگی به تنهایی دومین رتبه را در بار بیماریهای بعد از بیماریهای اسکلتی عضلانی در کشور دارد و وقتی بار بیماری افسردگی با اختلالات اضطرابی که در رتبه ششم بار بیماریهای کشور است جمع شود؛ این دو بیماری در مجموع بار یک بیماریهای روانی را در کشور به خود اختصاص میدهند که این موضوع نیاز به یک تمرکز ویژه دارد.
دکتر مصلحی با بیان اینکه وضعیتهای جهانی بر اساس مرزهای جغرافیایی و سیاسی تقسیم نمیشوند بلکه بر اساس فرهنگها تقسیم میشوند، افزود: به طور مثال در خصوص آسیب روزافزون و بسیار جدی مثل مساله خودکشی در همه کشورهای جهان از جمله کشور ما در حال افزایش است، اما به کشورهای اسلامی که میرسد ناگهان میبینیم که یک اختلاف معناداری در میزانش هست، رشدش شبیه هم است، اما اگر آنجا ۱۶ در صد هزار است اینجا حدود ۶ تا ۷ در صد هزار نفر است و علتش این است که اینجا باورهای مذهبی و عقاید دینی به عنوان عامل محافظت کنندهای است که ممکن است فرد آرزوی پایان زندگی کند، اما اقدام را به تاخیر میاندازد. در منطقهی ما گزارشها به نحوی است که به طور جدی ما را مستثنی از کل دنیا نمیکند بله ما در همان مسیر حرکت میکنیم رشد اختلالات مان شبیه رشد آسیب پذیری مان شبیه است.
دکتر مصلحی ادامه داد: وضعیت سلامت روان ما مثل سایر کشورهای دنیا نیاز به مداخله و ورود جدی دارد، اما در عین حال باید با شاخصهای یکسانی کشورها را با هم مقایسه کرد، چراکه ممکن است گزارشی بر اساس ملاکهای سبک زندگی و کیفیت زندگی باشد که این یک عددی در میآید که باید با کشورهای دیگر مقایسه کرد، اما ممکن است گزارشی مثل پیمایش ملی سلامت روان بر اساس اختلالات متعدد و اختلالات خفیف و شدید و متوسط باشد که دادههای جهانی دقیقا مبتنی بر این سنجه نیست، بنابراین برای انکه ما وضعیت را به درستی بفهمیم نیاز داریم که وضعیت کشورمان را با یک مقیاس واحدی با کشورهای مختلف دنیا بفهمیم به همین خاطر ما در این زمینه به گزارشهای سازمان جهانی بهداشت را مورد تاکید بیشتری قرار دهیم.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت افزود: مسئولان کشور ما به خصوص مسئولان وزارت بهداشت باید در خصوص سلامت روان جامعه و افراد اهتمام کامل داشته باشند گفت: در چهار سطح باید از عوامل خطر سلامت روانی اجتماعی جلوگیری کرد؛ اول سطح حاکمیتی با توزیع متوازن ثروت و رفع تبعیض ها، دوم سطح مردمی با مشارکت فعال در جلوگیری از عوامل خطر، سوم در سطح خانواده با آموزش مهارتهای زندگی و فرزند پروری و چهارم سطح فردی با انتخابهای بازدارنده به جای انتخابهای پرخطر
دکتر مصلحی با بیان اینکه وزارت بهداشت در رویکرد جدید خود؛ توجه به اهمیت سلامت روان و تحت پوشش بیمه قرار دادن خدمات این حوزه را در دستور کار قرار داده است افزود: برای نخستین بار یک روز از هفته سلامت، با هدف توجه دادن جامعه و مسئولان به اهمیت سلامت روان به نام «سلامت خانواده؛ سلامت روانی و اجتماعی» نامگذاری شد.
وی با بیان اینکه افزایش تعداد مراکز سراج به منظور افزایش دسترسی افراد به خدمات سلامت روان از جمله مهمترین برنامههای وزارت بهداشت است گفت: اعتبارات حوزه سلامت روان به ۵ برابر افزایش پیدا کرد ما برنامهای به عنوان (سراج " سلامت روانی اجتماعی") داشتیم، مراکزی که خدمات رایگان سلامت روانی اجتماعی طولانی مدتی را ارائه میدهند، این مراکز در گذشته ۲۳ مرکز بودند در ۶ ماه گذشته ما تعهد ایجاد ۱۰۰ مرکز را از وزارت بهداشت داشتیم که تا الان تا ۳ برابر افزایش پیدا کرده و انشالله تا ماههای آینده به ۱۰۰ مرکز افزایش مییابد.